تموم شد !

ساخت وبلاگ
دیشب از اون شبا بودا ...

از اون شب خوبا نه ها ، از اون شب بدا هم نه

از اون شبا که نسبت به همه چی بی تفاوتی ، اصن یه حس خیلی خاصی داری ، آدم یجوریه کلا !

از همون شبا بود -_-

مجتبی فقط سوالش این بود که من دوسش دارم یا نه !

جواب سوال منم نمیداد لامصب ، انقد لجبااازه که نگو

حرص میده ، آدمو عصبی میکنه بعد به زور به سوال جواب میده !

مجبور بودم تحمل کنم چون باید جواب سوالمو حتما میگرفتم :|

بالاخره جوابم رو که گرفتم و بعدم بهش گفتم دوسش ندارم !

با قسم البته که باورش شه از چشمم افتاده ! ( اگه قسم نمیخوردم بهتر بود ... )

اصن دیشب واقعا خیلی ازش بدم اومد که گفتم دوست ندارم !

دیشب برعکس بقیه شبایی که باهاش میحرفیدم نه گریه کردم نه حرص خوردم نه حرفاش برام مهم بود خخخ

ناراحتم نشدم فقط یکم از بعضی از حرفایی که زدم شرمنده شدم !

من که دیگه حرفی باهاش ندارم ولی بی رحمیه که انقدم باهاش بد حرف بزنم ...

باید درمقابل اون یکم آرومتر باشم !

من ح رو با همه چیش گذاشتم کنار و رفتم

اگه برا مجتبی چند شب گریه کردم

برا ح 11 ماه گریه کردم

عشق اول یه چیز دیگس ...

اونوقت بیام دوسشم داشته باشم ؟! چه فکری راجب من کرده ؟ :D

فک کرده با کاراش و خیانتش و اینا من انقد احمقم که دوسش داشته باشم !

حالا جالب اینجاست هم به اون خیانت کرد هم به من !

دیگه اینکه

دیشب دلم خنک شد !

حالش رو گرفتم ینی ؟! :)

خدایا شکرت بخاطر همه چی ، همه اتفاقات خوب و بد ... 

[برآی آرآمشم مینویسم]...
ما را در سایت [برآی آرآمشم مینویسم] دنبال می کنید

برچسب : تموم شد تتلو,تموم شد بنیامین,تموم شد همه چی,تموم شد رفت,تموم شد دیگه,تموم شد به انگلیسی,تموم شد عکسام,تموم شد امتحان,تموم شد عکس,تموم شد امتحانا, نویسنده : i-am-fine4a بازدید : 48 تاريخ : سه شنبه 30 شهريور 1395 ساعت: 19:12